از گارد شاهنشاهی تا قائم مقامی در سپاه!

سال 1347 یوسف و دوستش حسن برای گذروندن دوره‌ی آموزش عالی افسری، به شیراز منتقل شدن. شیراز حس هنردوست یوسف رو زنده کرده بود. اون با حافظ و مولانا و نیما یوشیج مأنوس بود. به خونه‌ی کوچیک با حوض و ایوون اجاره کردن و کف اتاق‌ها موکت سبز نقش‌دار انداختن. کل وسایل شامل یه دست مبل چوبی، یه قفسه برای کتاب‌ ها و یه میز تحریر کوچیک می‌شد که همه رو یوسف خودش ساخته بود. . اون بعد از ظهرها که از مرکز رزمی بر‌می‌ گشت، دوش می‌ گرفت، لباس عوض می‌کرد و بعد دوربین عکاسی، بوم و رنگ نقاشی رو برمی‌ داشت و می‌رفت سراغ کوچه‌های قدیمی و خلوت. . کوچه‌ های خلوتی که شاخه‌ های بهار نارنج از دیوارهای کاهگلیِ باغ‌ های اون‌‌ ها آویزون بود. از هر منظره‌ ای که خوشش می‌اومد، اول عکس می‌ گرفت و بعد شروع می‌کرد به نقاشی کردن؛ کسی جز حسن نمی‌ دونست که یوسف نقاشی هم می‌کشه. . یوسف کلاهدوز هم نظامی بود و هم هنرمند. با این وجود، قبول این‌ موضوع برای برخی از هنرمندان سخت بود و باور نمی‌ کردن که یوسف هنر رو خوب بشناسه. . ولی اون آدم تک بعدی‌ ای نبود، و این مطلب رو هرکسی که باهاش کوچک‌ترین ارتباطی داشت، خیلی زود متوجه میشد. یوسف کلاهدوز یک شخصیت ویژه بود.

🇮🇷 @farzandeIRAN_ir

#فرزند_ایران #مفاخر #شهید #یوسف_کلاهدوز #جنگ_تحمیلی #دفاع_مقدس
دیدگاه ها (۵)

عقاب آذربایجان ایران سرلشکر جواد فکوری!

الماسی در شعر و ادب پارسی مولانا جلالالدین محمد بلخی!

راز پیروزی در وصیتنامه ی این شهید است!

چرا انقلاب ما پایداره جوابش اینجاست!

❌توجیه‌های کوچیک کوچیک واسه گناه کردن و قدم قدم اعتیاد به گن...

قیافه رو باش تورو مولا !!فقط کم مونده تو چشاش ژل تزریق کنه !...

پروفسور !"" حسن صباح "" رهبر یه فرقه انحرافی بوده که از تفکر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط