نوشته بود
نوشته بود
من از پرواز جا موندم و با قطار رفتم سمت مقصد ایشون تو مسیر همسفرم بود
لبخند با قطرهای اشکش داغ تو سینم گذاشت
میگفت هرسال تولد عشق ۵۰سال پیشش و میره کافه جلو میدان ازادی
پنجا سال منتظرش مونده
چون بعداز انقلاب مهاجرت کرده بود و مجبور بوده با پدرش بره یه کشور دیگه
اینجا میخوام دعا کنیم برای تموم عشقهایی که از هم جدان که سال نو بهم برسند
من از پرواز جا موندم و با قطار رفتم سمت مقصد ایشون تو مسیر همسفرم بود
لبخند با قطرهای اشکش داغ تو سینم گذاشت
میگفت هرسال تولد عشق ۵۰سال پیشش و میره کافه جلو میدان ازادی
پنجا سال منتظرش مونده
چون بعداز انقلاب مهاجرت کرده بود و مجبور بوده با پدرش بره یه کشور دیگه
اینجا میخوام دعا کنیم برای تموم عشقهایی که از هم جدان که سال نو بهم برسند
- ۱۴.۶k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط