همه مون دوست داشتیم مثل باب اسفنجی همیشه شاد باشیم مثل پ

همه مون دوست داشتیم مثل باب اسفنجی همیشه شاد باشیم، مثل پاتریک دنیا به یه ورمون هم نباشه!
اما در آخر دنیا پر شد از اختاپوس هایی که حتی یادشون هم نمیاد آخرین بار کی واقعی لبخند زدن!
دیدگاه ها (۳)

احساس میکنم بیش از حد بین همه جمعا اضافم .

سکوتی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز..

میان عشق و درد---پارت ششم:اون عصر، یونا تو خونه نشسته بود و ...

صحنه ۱۲ – صبح آرامخورشید ملایم از پنجره می‌تابه و مایکی روی ...

انسانیت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط