حقیقت و بهم نگفت
حقیقت و بهم نگفت...
با اینکه نگفت براش شکستم..
و وقتی حقیقت و فهمیدم..
دوباره شکستم..
ولی وقتی فهمیدم الان دیگه واقعا دوسم نداره ، گریه نکردم.
اون موقع گریه نکردم.
اما فردا که شد...
وقتی دیر به مدرسه رسیدم گریه کردم ، وقتی کتابمو گم کردم گریه کردم ، وقتی هدفونم شارژ نداشت گریه کردم ، وقتی یکی بهم خندید گریه کردم ، وقتی فهمیدم دیگه کسی نگرانِ غذا نخوردنم نیست گریه کردم...
_کافه تهکوک #TK
the memories of with you
با اینکه نگفت براش شکستم..
و وقتی حقیقت و فهمیدم..
دوباره شکستم..
ولی وقتی فهمیدم الان دیگه واقعا دوسم نداره ، گریه نکردم.
اون موقع گریه نکردم.
اما فردا که شد...
وقتی دیر به مدرسه رسیدم گریه کردم ، وقتی کتابمو گم کردم گریه کردم ، وقتی هدفونم شارژ نداشت گریه کردم ، وقتی یکی بهم خندید گریه کردم ، وقتی فهمیدم دیگه کسی نگرانِ غذا نخوردنم نیست گریه کردم...
_کافه تهکوک #TK
the memories of with you
- ۶.۵k
- ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط