پنداشتیم خنده و شادی سرشت ماست

🍒🌱پنداشتیم خنده و شادی سرشتِ ماست
اما فقط غم است که در سرنوشت ماست

ما را درونِ مزرعِ رنج آفریده‌اند
اندوه، ابرِ تیره و غم، بذرِ کِشت ماست

امّید چیست؟ صبحِ بعیدی‌ست بی‌طلوع
شادی کجاست؟ گمشده‌ای در بهشت ماست!

زیرِ کدام سقف بخوانم شکایتی
از بختِ باژگونه که در خاک و خشت ماست؟

خورشیدِ مِی که مشرقِ ساغر چشیده است
پنهان ز چشمِ طالعِ زیبا و زشت ماست

ای صبحِ بی‌نشانه! به شب‌های ما بگو
از غم گریز نیست که غم سرنوشت ماست...🌱🍒

#جویا_معروفی
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱و رفت تا لب هیچ!و پشت حوصله‌ی نورها دراز کشید،و هیچ فکر نک...

#عاشقانه_ها #خاص

🍒🌱می بینم ای شکوفه که خون می شود دلتاز شاخـــــه ی انار میاو...

🍒🌱عشق تو مثل گل انار بود خوشرنگ و زیبادر قلبم آن را پروراندے...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط