قصم مثه فرهاد بود

قِصَم مِثه فَرهاد بود
اَما هیچ کُجاش "شیرین" نَبود!
دیدگاه ها (۱۳)

وَقتی برام می خَندید ...

دِل مَردُمَم ...

هَنوزَم ...

فرهاد کوه را می‌شکافت و شیرین را می‌جست شیرین بالای بیستون ا...

عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیستتا کسی از جان شیرین نگذرد...

عشق را یک تنه فرهاد شدن ممکن نیستصبر لیلی رخ شیرین نظری می خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط