من اینجوریام که چیزی را خوب میفهمم غصهاش را عمیقا ولی

من اینجوری‌ام که چیزی را خوب می‌فهمم، غصه‌اش را عمیقا ولی کوتاه می‌خورم، به آن کمی فکر می‌کنم و وقتی دیدم فکر کردن به آن و غصه خوردن برای آن فایده‌ای ندارد و فقط حالم را بد می‌کند، وقتی دیدم برای بهبود و تغییر آن کاری از من ساخته نیست؛ دیگر به آن فکر نمی‌کنم و آن موضوع و مسئله را از حوالیِ افکارم دور می‌کنم، خیلی دور... آنقدر که چندین کهکشان فاصله بیفتد میان آن‌ها و افکارم. آنقدر که به طور کامل فراموششان کنم.
در مورد آدم‌هایی که غمگینم می‌کنند هم همینطور. ناخواسته بی‌خیال می‌شوم و بی‌آنکه حواسم باشد، دل می‌کَنم از آنان که حضور و حرف‌هاشان آزارم می‌داده. به خودم که می‌آیم، دور ایستاده‌ام، خیلی دور...
جایی که فرصت و دلایل بیشتری برای زیستن دارم، جایی که در محاصره‌ی آدم‌ها و افکار سمّی نیستم! جایی که حالم خوب است، لبخند می‌زنم، خیال می‌بافم، نفس می‌کشم.
جایی که آرام می‌گیرم.

📍 :ماسوله، فومن ،گیلان

#نرگس_صرافیان_طوفان #ماسوله #باران #بارون #فومن #گیلانگردی #ایرانگردی #بومگردی #روستا #محلی #گردشگری #سنتی
#سیاوش _قمیشی #عصر_بخیر
دیدگاه ها (۰)

زندگی اصلا پیچیده نیستخودت رااز محدودیت ها رها کن !شادی را د...

کمی قدم بزن در این هوای سردکمی رها شد در دنیا احاطه از مشکلک...

سعی کردم مغز خودم رو درگیر سوالی که روی مغزم حک شده دور باشم...

Dark Blood p2

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط