جانا

سوختم چه آتشی نگاه تو دارد
آخر دلم دل تورا به دست آرد

بی تو کویر خشک و خالیم
مرا ببین چه حالیم
باران تو اگر نبارد

جانا دلم ربوده ای فریبانه
به انتظار تو غریبانه
نشسته ام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه

جانا به غم نشانده ای دل مارا
بیا و دریاب من تنها را
که خسته ام از این زمانه

فریاد
مرا تو برده ای دگر از یاد
شکسته ام من هرچه بادا باد
رها چو برگ خسته در باد

جانم تویی چو زلف تو پریشانم
خزان منم که غرق بارانم
بیا دگر #نمیتوانم

جانا دلم ربوده ای فریبانه
به انتظار تو غریبانه
نشسته ام ببینم آن دو چشم مست و دلبرانه

جانا به غم نشانده ای دل مارا بیا
و دریاب من تنها را
که خسته ام از این زمانه
#جانا
#ایهام
#زانیار_خسروی
#به_وقت_دلتنگی😭
دیدگاه ها (۴)

نفس هایت بوسه های خداست

عشق داغی است که تا مرگ نیاید نرود

متن خوانی مرحوم قاضی مراد در رادیو هفت

روز علوم آزمایشگاهی مبارک

مهمان دلم باش، دلم جای بدی نیستاین خانه به غیر از تو، سرای ا...

🌼باز که بیمار صدایت شده‌ام می‌بینی؟من پریشان نگاهت شده‌ام می...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط