عزیز تر از جانم!
روزی که قرار بود بعد از مدت ها دلواپسی و دیداری کوتاه،ببینمت انگار آسمون در سینه ام جا نمیشد…
و دوباره شروعی نو بود برای من برای تو.
وقتی اومدم و دیدمت ، چشم هام بعد از ماه ها چشم انتظاری، برق میزد و دیگه قلبی در سینه نداشتم!
این تو بودی که می تپیدی..هر لحظه..هر ثانیه..
یا وقتی مثل همیشه زل زدی بهم و لبخند زدی که بهم بگی حواسم بهت هست…
یا وقتی فکر می کردی حال و حوصله ندارم و ناراحتم انقدر باهام شوخی می کردی که فراموش میکردم غمی دارم …
این زمان بود که من دوباره متولد شدم:)
شیرین ترین اتفاقِ زندگیم!
فراموش نکن که من هنوز هم مثل روز اول دوستت دارم،
و اما تو جوابِ تمامِ بی انصافی های دنیا به من بودی…
هر روز که‌میگذره بیشتر می فهمم چقدر دوستت دارم..چقدر عزیزی..چقدر چقدر چقدر دلنشینی💚
من هنوزم مثل همون روز اول که دیدمت،برای شوقِ دیدنت یه شور عجیبی توی دلم می پیچه…
من،دیگه من نیستم!
و تمامم تویی.
ماه قشنگ من تولدت مبارک:)✨🌝

𝟷𝟺𝟶𝟺.𝟶𝟽.𝟸𝟸

@farzan_sh ✨🎊🫂🥹
دیدگاه ها (۱۶)

اما اگه تو نبودی،من از کجا می دونستم حتی چند کلمه صحبت کردن ...

روح من پاره پاره و روح او سوخته.اما وقتی باهمیم، زخم‌هایمان ...

اون نگفت دوستم دارد ولی وقتی قلبم از سیاهی تاریک‌تر بود کنار...

دوستت دارم، همین‌قدر ساده. نه به خاطر کار خاصی که کردی، نه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط