دنیا سوزوند، اما ما نسوختیم… جوش خوردیم.
دیگه رگ نیست تو تنمون، سیمِ برقِ خاموشیه که هر لحظه می‌تونه بزنه زمین.
ما یاد گرفتیم بجای تبر، لبخند بزنیم به قطع‌کردن‌هاشون،
چون فهمیدیم سکوت، بلندترین فریادِ یه آدمِ خاکستریه.
باخت؟ نه.
ما فقط از جدولِ بازی‌شون بیرون زدیم.
قانونِ ما درد بود، جایزه‌مون موندن.
هر ترک روی این پوست، امضای کارماست
که نوشته:
“هنوزم وقتی باد می‌وزه، بوی جنگ میاد از سمتِ ما.”
دیدگاه ها (۰)

آدما همیشه فکر میکنند:میشه برگشت!میشه جبران کرد!میشه معذرت خ...

از خودم خسته‌م از اینکه هر روز بیدار می‌شمو باید یه نقاب جدی...

بخند بابا 🥰تولدت مبارک💋

دلتنگ روزاییم که یه بار دیگه کودکیم را در آغوش بگیرم وگله وش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط