دلم یک خانهٔ قدیمی میخواهد ...
یک بوته ی یاس میخواهم که میان باغچه بکارمش؛ تابستان که شد، نزدیک غروب کمی آب بپاشم کف حیاط؛ قالی پهن کنم روی سنگفرش های نم دار و عطر یاس را نفس بکشم
اصلا باغچه را پر میکنم از بوته های گلِ یاس و رز ایرانی هم جِلوه دارد و هم خوش عطر است؛ چندتایی هم رز قرمز میانشان میکارم ...🌱


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#حس_خوب_آرامش
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

تو گرمِ چایِ خود بودی و لبم می‌گفت:که کاش من، لبِ خوشبختِ اس...

دلِ ویرانه ی خود را به غزل ساختمش شده آماده ی تقدیم، ولی یار...

دوستت دارم نگفتم، تا نرنجانم تو را جز تو اما حالِ من با هیچک...

عشق را در من دمیدی، کاش می‌دیدی زِ منبعد از آن طوفانِ ویرانگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط