J 🤝 K
پارت < ²⁷ >
* تو شرکت جونگ کوک *
تهیونگ امد تو اتاق جونگ کوک
امد تو
تهیونگ . کوک سلام
جونگ کوک . سلام ته خوبی
تهیونگ . مرسی تو چی
جونگ کوک . منم چیزی شده ؟
تهیونگ . هوف اره
جونگ کوک . چی ؟
تهیونگ . سونجو از سفرش برگشته ..!
جونگ کوک . عه جدی
تهیونگ . اره برگشته !
جونگ کوک . هووف خدمتکار چیشد
تهیونگ . دارم پیدا میکنم نگرا نباش سونجو رو چیکار کنیم
جونگ کوک . هیچی فعلا که کاری نکرده حالا کاری کرد اون موقع
تهیونگ . اوکی بزار یه زنگ بزنم به رزی
جونگ کوک . اوکی
*زنگ زد *
رزی . عه تهیونگهه
ات . عی وای جواب بده
* بعد از چند تا بوق جواب داد *
^ تلفنی ^
تهیونگ . رزی سلام
رزی . س.سلام
تهیونگ . خوبی
رزی . ا .اره چرا رنگ زدی
تهیونگ . چیزی شده رزی ؟
رزی . ن . نهه چی باید بشه
تهیونگ . کجایی ؟
رزی . م . من من خونه ات
تهیونگ . عه اونجایی باشه عزیزم من برم خدافظ .
رزی . خ . خدافظ
* غط شد *
ات . چیشدد
رزی . هوف هیچی بیا داریم میرسیم
جونگ کوک . چی شده ؟
تهیونگ . هوف چیزی نشده رزی خونه توعه
جونگ کوک . عه اها
[ از الان عمارت سونجو هم هست ]
( عمارت سونجو )
سونجو . حی سو
حی سو . بله آقا
سونجو . به یونا بگو بیاد داخل
حی سو . بله آقا
* صدا زد *
یونا . بله آقا
سونجو . خب الان موقع انتقامه الان تو باید به عنوان خدمتکار بری پیش جونگ کوک تا خدمتکارشون شی فهمیدیی
یونا . بله آقا
سونجو . برو بیرون از فردا میگم بری میری
یونا . چشم آقا با اجازه
[ به بار رسیدن ]
ات . هووو چقد باحالهههه
رزی . هوووو اره بریم برقصیم
ات . لباسامون کوتاهه اخه
رزی . هوووو ولش کن بریم
ات . باشهه نوشیدنی چی میخوری
رزی . مشروب یا شراب ؟
ات . عم مشروب خوبه ؟
رزی . اوکی
* گارسون ر صدا زد *
گارسون . بله خانوم چیزی میل دارین
رزی . بله لطفا چند تا مشروب بیارین هووو
گارسون . بله خانوم الان میارم
* آورد *
خوردن
ات . ( یه جوری شد ) هوفف یه جوری شدم
رزی . ( خوشحال ) خوبهههه
* مشروب گرفتشون *
ات . هوووووو
رزی . هووووووووو
( جونگ کوک و تهیونگ همش داشتن زنگ میزدن )
( اونا هم همش مشروب میخوردن ک میرقصیدن )
* داشتن میرقصیدن *
_ نصفه شب شد حدود ساعت ۱ یا ۲ _
جونگ کوک . تهیونگگگگ
تهیونگ . جونگ کوککککک
جونگ کوک . اتتت گوشیششش رو جواب نمیدهههه
تهیونگ . رزی همممم
فعلا کار دارم بعد باز میزارممم :)))))))
خوب بوددددد :))))))))))
شرط:)))
فالووو :)))
پارت < ²⁷ >
* تو شرکت جونگ کوک *
تهیونگ امد تو اتاق جونگ کوک
امد تو
تهیونگ . کوک سلام
جونگ کوک . سلام ته خوبی
تهیونگ . مرسی تو چی
جونگ کوک . منم چیزی شده ؟
تهیونگ . هوف اره
جونگ کوک . چی ؟
تهیونگ . سونجو از سفرش برگشته ..!
جونگ کوک . عه جدی
تهیونگ . اره برگشته !
جونگ کوک . هووف خدمتکار چیشد
تهیونگ . دارم پیدا میکنم نگرا نباش سونجو رو چیکار کنیم
جونگ کوک . هیچی فعلا که کاری نکرده حالا کاری کرد اون موقع
تهیونگ . اوکی بزار یه زنگ بزنم به رزی
جونگ کوک . اوکی
*زنگ زد *
رزی . عه تهیونگهه
ات . عی وای جواب بده
* بعد از چند تا بوق جواب داد *
^ تلفنی ^
تهیونگ . رزی سلام
رزی . س.سلام
تهیونگ . خوبی
رزی . ا .اره چرا رنگ زدی
تهیونگ . چیزی شده رزی ؟
رزی . ن . نهه چی باید بشه
تهیونگ . کجایی ؟
رزی . م . من من خونه ات
تهیونگ . عه اونجایی باشه عزیزم من برم خدافظ .
رزی . خ . خدافظ
* غط شد *
ات . چیشدد
رزی . هوف هیچی بیا داریم میرسیم
جونگ کوک . چی شده ؟
تهیونگ . هوف چیزی نشده رزی خونه توعه
جونگ کوک . عه اها
[ از الان عمارت سونجو هم هست ]
( عمارت سونجو )
سونجو . حی سو
حی سو . بله آقا
سونجو . به یونا بگو بیاد داخل
حی سو . بله آقا
* صدا زد *
یونا . بله آقا
سونجو . خب الان موقع انتقامه الان تو باید به عنوان خدمتکار بری پیش جونگ کوک تا خدمتکارشون شی فهمیدیی
یونا . بله آقا
سونجو . برو بیرون از فردا میگم بری میری
یونا . چشم آقا با اجازه
[ به بار رسیدن ]
ات . هووو چقد باحالهههه
رزی . هوووو اره بریم برقصیم
ات . لباسامون کوتاهه اخه
رزی . هوووو ولش کن بریم
ات . باشهه نوشیدنی چی میخوری
رزی . مشروب یا شراب ؟
ات . عم مشروب خوبه ؟
رزی . اوکی
* گارسون ر صدا زد *
گارسون . بله خانوم چیزی میل دارین
رزی . بله لطفا چند تا مشروب بیارین هووو
گارسون . بله خانوم الان میارم
* آورد *
خوردن
ات . ( یه جوری شد ) هوفف یه جوری شدم
رزی . ( خوشحال ) خوبهههه
* مشروب گرفتشون *
ات . هوووووو
رزی . هووووووووو
( جونگ کوک و تهیونگ همش داشتن زنگ میزدن )
( اونا هم همش مشروب میخوردن ک میرقصیدن )
* داشتن میرقصیدن *
_ نصفه شب شد حدود ساعت ۱ یا ۲ _
جونگ کوک . تهیونگگگگ
تهیونگ . جونگ کوککککک
جونگ کوک . اتتت گوشیششش رو جواب نمیدهههه
تهیونگ . رزی همممم
فعلا کار دارم بعد باز میزارممم :)))))))
خوب بوددددد :))))))))))
شرط:)))
فالووو :)))
- ۹.۴k
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط