صدای چکاوکها عجب شوقی دارد

صدای چکاوکها عجب شوقی دارد
برای پرواز تا دور دورها
لحظه ها خالی خواهند ماند
و مرا
به ورطه ی سقوط خواهد کشید
لحظه ای نبودنت!
در خیال کشیدم
ابر و باد را
و خطاطی میکنم
نام زیبای پر از مهربانیَت را
در خیال طاووس پَر سپید کشیده ام
کنار ساحل ،عمیق
پُر از شعور و ادب حضور نگاه قشنگت
مهربانانه موجها را در آغوش باد میکشم
باران را به دل دریا مینگارم
ماهی گلی را با حوض آبی آورده ام
تا بعد از نظاره و تمنا
به آغوش دریا بازگردد
با یک تبسم کوتاه شما!
چه با شکوه است
کلماتی که با تصور شما بانوی خوبم
بر ذهن زلالم جاری میشود
بر آستان وجود
و بر هر برکه مینویسد آوای قوی عاشق را ...
این شکوه پر شکوه
شاهکارشبنگارشبرنگ شیرین شعورشاعرانه ی من است
لحظه هایم را با شما بانوی خوبم
@lovebandar
دیدگاه ها (۰)

رو طُ میشه حساب کرد با چشای بسته دوید...@lovebandar

بگذار به همه‌ی زبان‌هایی کهمی‌دانی و نمی‌دانیبگویم دوستت دار...

دلم می‌خواهد ساعت‌ها ، و ساعت‌هابا تو زیر موسیقی باران راه ب...

و کسی نمی داندچه قدر فرصت باقی ستتا جبرانِ گذشته کنیم...دستم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط