پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است

🌱🍒پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است
دلم از رهگذرانش ، ز غروبش سیر است

امشب این کوچه ز تنهائی ی من می گوید
دل بیچاره که در وسوسه ات تسخیر است

بین اوزان و قوافی شده ام زندانی
فکرم هر ثانیه با قافیه ها درگیر است

من شبگرد غزل سوخته از خود نالم
که دلم در قفس خاطره ها زنجیر است

من و این کوچه ی بن بست ، تورا کم داریم
ترسم آن لحظه بیائی که جوانت ، پیر است

منم و عکس تو در قاب و نگاهی خسته
چشم من سوی لب بسته ی یک تصویر است

تو ثریای منی آمدنت شیرین است
من نگویم که چرا آمده ای و دیر است

شهریارم که بسی خون جگرها خوردم
چه بگویم که قلم ناطق بی تزویر است🌱🍒


#مرتضی_شاکری
دیدگاه ها (۳)

🍒🌱الهی یکیو داشته باشید که توی زندگی که همیشه بهش تکیه کنید❤...

#عکس_نوشته

🍒🌱اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌اممن رعد و برق و زلزله‌ام؛ نا...

🌱🍒تو مرد صحبت دل نیستی، چه می‌دانیکه سر به جیب کشیدن چه عالم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط