توهمات ذهن آشفته ی این دیووانه

[° توهماتِ ذهنِ آشفتهِ یِ این دیووانِه°]
دیشَب میخواستم انقدر بهت فکر کُنم که سرمو برگردونَم ببینَم کنارم نشَستی ..:)
رو تختم دراز کشیدَم و بهت فکر کَردم ..!
تمام جزئیاتت رو تَصور کردم ..
صدات،خنده هات،دوست داشتنت،چهرت ..
خَنده هایی که بخاطر من نبود،
توجه و محبتی کِه نصیب من نشُد،
تمام چیزهایی که به تو مربوط میشُد!
باورت نمیشه ولی سِه ساعت گذَشت!
تورو ندیدم ولی نبودِت رو دیدم ..
دستامو دیدَم که چطوری سَرد و بی جون رو هم افتادَند و تکون نمیخورَن!
سعی کردَم رو دیوار خودمو ببینم کِه چشامو بزور باز نِگه داشتم!
خودتو ندیدم ولی نبودت رو دیدم کِه چجوری ریشه کرد توی دنیام تا وقت و بی وقت حِس کنم دیگه نمیتونم ادامه بدم ..
خودتو ندیدم ولی تو خاکستری های این دنیایِ بدون تو خودمو خفه کردم!
اگه قَرار باشه تورو نبینَم بهتره واسهِ ی همیشه بخوابَم ..!
شاید دوری..!
دورتر از اونکِه صدای قدَم هاتو بشنوَم امّا وقتی چِشمام رومیبندم حضورت رو، صدای نفسهاتو، گرمآی وجودت رو حِس میکنم ..:)
اما با جای خالیت مواجه میشَم ..
جای سَردی که گرمای وجودت رو در کنارَم از بین بُرده و این یعنی دلتنگی برای کَسی که خیلی ساده رهات کردِه ..
#دِلبَرانِه‍‌هآیِ‌مآهُ‌‌مآهی
شَب که با بیداری هامون گذشت!
ولی صبحتون بخیر ..^^
غمت نیز ..!
{ده و سی دقیقهِ صبح کُجایی دلبر ..؟}
- دژاوو
•| https://harfeto.timefriend.net/16115823312575 |•
حرفی اگر هست میشنوم!✨
#منتخب‌شد**!
#روزبه‌بمانی