درحالی‌که‌هر‌شب‌از‌نبودش‌درد‌میکشید‌،با فکر کردن بهش‌اشک‌میریختوصدای‌بغض‌دارشو‌کنترل‌میکرد‌گفت: تو‌قلبه‌مریضمو‌که‌برای‌خودت‌میتپیدو‌زیر‌پات‌له‌کردی! کاریو‌کردی‌که‌یه‌آدم‌با‌دشمنش‌نمیکنه،چطور‌میتونی‌

حرف از برگشت بزنی؟)
دیدگاه ها (۱)

:)

بچم:))

me

me

جیمین فیک زندگی پارت ۹۴#

تکپارتی « درخواستی کوچولو اون پسر ارزشش رو نداره … بغض گل...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 85 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩خان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط