بچه که بودم اولین بار که یاد گرفتم نخ رو گره بزنم با کلی هیجان نشستم توی جمع فامیل و نخ گره زدم 😊
هرچی میدیدم گره میزدم ...
هیچکس واکنشی نداشت !
مثلا الان یکی جلوی ما نخ گره بزنه اهمیتی نداره !
یادم نمیره مادرم گفت قربونت برم چجوری اینهمه گره زدی !
نگاش کنین 🥹
کلی موفقیت بی اهمیت من رو بهم تبریک گفت ...
بعدش همه موفقیت هامو بهش با ذوق میگفتم !
مامااااان کمربند سبز گرفتم ... مامان مامان مامان ...
مامان یه تنه خیلی زحمتامون رو به دوش میکشه !!!
سلامتی مامان 🤍❤️
دیدگاه ها (۱)

تو هم کلی خاطراتت زنده شد ؟ 🥹گوشه ای از اجرای آهنگ بیوفا 🫵مر...

الهی که بمیرم برات 🥺💔راحت نوشتیم بابا نان داد!بی‌آنکہ بدانی...

تصاویری از لحظات فراموش ‌نشدنی😍اجرای زنده، صدای زنده و هیجان...

#ادیت #موزیک #سلطان_احساس

P¹¹ویو تینا از خواب با صدای دوش حمام بیدار شدم - آه دوباره ج...

درخاستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط