هرگز از مرگ نهراسیدهام

هرگز از مرگ نهراسیده‌ام

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود

هراسِ من باری همه از مردن در سرزمینی‌ست

که مزدِ گورکن

از بهای آزادیِ آدمی

افزون باشد
دیدگاه ها (۰)

میگن خدا وقتی یه چیزی ازت میگیره به جاش یه چیز بهتر میده مگه...

عشق واقعی مثل روحههمه در موردش صحبت می‌کنن، ولی کمتر کسی دید...

دلم آغوشی میخواهد از جنس قبردلم خوابی میخواهد از جنس مرگ

بعضی وقتا فکر می‌کنم همه‌ی احساساتی که لازمه تجربه کردم و از...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط