محله ما یک رفتگر دارد

محله ما یک رفتـگر دارد،
صبـح که با ماشین از درب خـانه خارج می شوم سـلامی گرم میکـند
و من هم از ماشـین پیاده می شـوم و دستی محترمانـه به او می‌دهـم ،
حال و احوال را می‌پرسـد و مشغول کـارش می‌شود.
.
همسایه طبـقه زیرین ما نیز دکتـر جراح است ،
گاهی اوقـات که درون آسانسـور می بینمش سلـامی میکنم
و او فقط سـرش را تکان می دهـد و درب آسانسـور باز نشده برای بیـرون رفتن خیز می کنـد
به شخصـه
اگر روزی برای زنده ماندن نیازمـند این دکتر شـوم ،
جارو زدن سنگ قـبرم به دست آن رفتـگر ،
بشدت لذت بخـش تر از طبابت آن دکـتر برای ادامه حیاتـم است.
.
"تحصیلات مطـلقا هیچ ربطی به شـعور افراد نـدارد."
دیدگاه ها (۵)

#کپشن_رو_بخونچنین حکایت شده که در ایران گوشت هر کیلو دو ریال...

سالـها پیش که به عنوان داوطلـب در بیمارسـتان کار میکردم، دخ...

~فکر میکنـیم گاهی وقـتا با عذرخواهی کردن میتونیـم همه چیزُ د...

کاش روزی برسد ؛که دیگر هیچ دلی نشکند ...هیچ اشکی ، از هیچ چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط