از عشق من به هرسو در شهر گفتگوییست

از عشق من به هرسو، در شهر گفتگویی‌ست
من عاشق تو هستم، این گفتگو ندارد

دارد متاع عفّت، از چارسو خریدار
بازار خودفروشی، این چارسو ندارد

جز وصف پیش رویت، در پشتِ سر نگویم
رو کن به هرکه خواهی، گل پشت‌ورو ندارد

گر آرزوی وصلش پیرم کند، مکن عیب
عیب است از جوانی، کاین آرزو ندارد

خورشید روی من چون، رُخساره برفُروزَد
رخ برفروختن را، خورشیدرو ندارد

سوزن ز تیر مژگان، وز تارِ زلف نخ کن
هرچند رخنه،ی دل، تابِ رفو ندارد

او صبر خواهد از من، بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد

#شهریار

#کلیپ #کلیپ_عاشقانه #خاص
#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#عشق_جان
دیدگاه ها (۰)

دل من مست دلت بود، تو بد فهمیدیعاشق حرف دلت بود، تو بد فهمید...

تاوان حرف هايي که نميتوانيم بزنيم ...موهاي سفيدي ست که لابلا...

سلام ای شهرِ غم ! از بوی بارانت نمی گویی؟از اندوهِ و شب و بغ...

خواهم که به عشق تو ز جان برخیزموز بهر تو از هر دو جهان برخیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط