میدونم..
دیگه تصمیم گرفتم نه بهش فکر کنم، نه باهاش حرف بزنم، نه حتا نگاهش کنم..
امید وارم این حس کذایی تموم شه و من به زندگیم ادامه بدم..
میدونم که خیلی درد داره و شاید نشه ولی سعیمو میکنم..
ولی هنوزم دلم براش تنگه:)
دیدگاه ها (۴)

میدونی دیگه نمیتونم واقعا درباره احساسم به کسی چیزی بگم چون ...

همش همه میام میگن.. وایی دیدی فلانی پشت سرت چی گفته؟؟ فلانی ...

از جمله زندگی خودم.. واییی خداا چرا من اینقد خیارم آخه؟ اصلا...

امروز خیلی روز بدی بود حالم از خودم بهم میخوره.. کلی گریه کر...

بچه ها میخوام یه چیزی بگم.داستان از اونجایی شروع میشه که من ...

p15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط