اینجا خونهی مادربزرگه ست...

همسایه مون خونه پدری شو کرده کافه با تمِ سنتی ایرانی.
یه زمانی اکثر خونه ها همین صفا رو داشتن. هوا پاک بود؛ آفتاب طلائی، زندگی قشنگ .. خونواده ها پر جمعیت. پدربزرگ، مادربزرگ . نوه ها جیغ میزدن و دور حوض دنبال هم میکردن؛ هندونه ی تو حوض و صدای بشقاب و قاشق چنگال و پچ پچ زن‌ها‌. چائی تو استکان و نعلبکی عجب میچسبید.
الآن کسی میخواد کافه‌ش اسمی در بکنه و چنتا احساسی و گیر افتاده تو گذشته مث من رو بکشونه اونجا، تم سنتی با حال و هوای زندگی قبلی مردم می‌سازه‌‌... چقد دور شدن اون روزا...
.
.
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
چون مرغ برین کنگره تا کی بتوان خواند
یک روز نگه کن که برین کنگره خشتیم
.
تصمیم دارم عصر‌ها بیام اینجا کتاب بخونم
شاید بهم چائی تو استکان و نعلبکی هم بدن😋 که طعم گسش بوی نای حیاط مادر بزرگه رو یادم بیاره! کاش بیاره ...

پ.ن: فقط حرکت دوربین تو دستم بخاطر نفش کشیدنام. چه قشنگ نفس میکشم🤣🙈
#یکی_از_ما
#...

.....ما خاطره ها را می سازیم
و خاطره ها ما را ویران می کنند......
دیدگاه ها (۴۶)

‌بنظرتون انتظار داشتن، بستگی به آدمش داره؟ یا کلا کنسله؟!‌"S...

آره یا نه بگید چرا؟

خخخخ برگای جناب جلالی بریزه فقط #ویسگون

اي همه مردم ، در اين جهان به چه کاريد ؟عمر گران‌مايه را چگون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط