نگاهم کن

نگاهم کن
صدایم کن
دستم را بگیر
با من حرف بزن
مرا در آغوش بگیر
به من لبخند بزن
نگاهم کن
مرا ببوس
محکمتر در آغوشم بگیر
مرا به قدم زدن در باران دعوت کن
نگاهم کن
با صدای بهشتی‌ات اسمم را صدا بزن
وقتی برمیگردم لبخند بزن
تنگ در آغوشم بگیر
بگذار آغوش تو زندان من باشد
که من در این زندان آزادترینم:)
کنار گوشم زمزمه کن و بگو که دوستم داری!
نگاهم کن...

_وَهم؛
دیدگاه ها (۰)

نمیدانم چرا اما ترسی بزرگ تمام وجودم را فرا گرفته... اگر تو ...

هیچ کلامی قادر به توصیف احـسـاسِ‌مَـن نسبت به تـو نیست! 𝐊`

☆ عشق روانی من (۷) ☆☆ از زبان هیروکو ☆سه هفته گذشته بود.توی ...

قلب سنگی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط