غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را

غزل هایــی کــه بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
سر از سنگینــی فکـــر وصالت درد می گیرد
به بستر می برم اما همین سردرد سنگین را..!

#ܭُنج‌‌ِخیـاܠ
دیدگاه ها (۲)

چشم‌هایم خیره در آن چشم‌های روشن استعادت آیینه‌ها حیرت به با...

ای بی‌خبر از ساختن و سوختنیعشق آمدنی بود نه آموختنی... 🤎#ܭُن...

دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌گیرد دلم دریاست، اما ...

حال مرا نپرس که هنجارها مرامجبور می‌کنند بگویم که بهترم🤎🥺#ܭُ...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

black flower(p,225)

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط