جدایی تاریک است و بس

جدایی تاریک است و بس
سهم خود را از آن می‌پذیرم ،
تو چرا گریه می کنی؟
دستم را در دست خود بگیر و بگو که در یادم خواهی بود
قول بده سری به خواب‌هایم بزنی
من و تو چون دو کوه ،
دور از هم جدا از هم
نه توان حرکتی نه امید دیداری
آرزویم اما این است که
عشق خود را
با ستاره‌های نیمه شبان به سویم بفرستی


#آنا_اخماتوا
دیدگاه ها (۱)

‌مرا ببر آنجاکهبودنت تمام نمی شود.. .#مریم_قهرمانلو

آخرِ شباگر آهنگى برايتان بيخود و بى جهتارسال ميشود،به خودتان...

‌‏وگر به بردن دل آمدی بیا ای دوست#سعدی

‌اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است#سعدے

"پارت اول""یادگاری از تاریکی"تقریبا دو سال شده است که خواهر ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط