پارت ۴۷

م:کوفت😤
ا:بیخیال شو دیگه
م: اصلا من میرم خونم
از زبون ادرین
میخاست بره ک دستشو گرفتم و برگردوندمش سمت خودم
م:ولم کن
ا:هیچ جا نمیری😕
م:ولم کن😩
ا:نه نمیکنم
م:اقای اگرست..
ا:نه نشد . ادرین
م:😤باشه . ادرین ولم کن
ا:نمیزارم بری:(
م:باشه نمیرم فقط ولم کن دستم درد گرفت
ا:باش و دستشو ول کردم
ا:بیا راجبش حرف بزنیم
م:من با تو حرفی ندارم😒
ا:بگو دیگه
م:اه خوب میخای بدونی من ازت عصبانیم چون منو ول کردی مگع من بد بودم؟چرا اینکارو کردی؟😭😭😭«با گریه»
از زبون ادرین
گریش گرفت.بغلش کردم
ا:اروم باش من پیشتم اونیمک دیدی من نبودم قسم میخورم
م:نمی دونم چرا اما ی حسی میگه باید حرفتو باور کنم😊😢
از زبون ادرین
از بغلم درش اوردم و اشکاشو پاک کردم
ا:بهش اعتماد کن😊
م:سرش رو به معنای باشه تکون داد
ا:حالا میشه یه چیزی ازت بخام؟؟
م:اره.چی؟
ا:ی بوس؟
م:😠
ا:😞
م:چرا فکر میکنی میگم ن😠😀😉
ا:😃
«سانسور کنم؟نه ولش کن😁»
ا😙
م😙
ادامه داره😐😑
دیدگاه ها (۰)

فالوشه💗 https://wisgoon.com/CatnvarAdrin

۴۰۰تایی شدنمون مبارک ممنون از همتون😻

پارت۳

❤🖤

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط