تنگی دروازه های تقدیر و تومار ِپرتنبیهِ سرنوشت بی اهمیتند... من ارباب سرنوشت خویشم... من ناخدای روح خویشتنم...

...هنگامی که ویلیام ارنست هنلی ۱۶ ساله بود، پای چپش را به دلیل عوارض ناشی از سل قطع کردند، ۹ سال پس از آن به او گفته شد که پای راستش نیز باید قطع شود، اما او مقاومت کرد و به ادینبورگ سفر کرد تا از خدمات جراح برجسته انگلیسی به نام جوزف لیستر استفاده کند که در نهایت پس از مداخلات جراحی متعدد، توانستند پایش را حفظ کنند، هنلی در حین بهبودی در بیمارستان، این اثر را نوشت و نامش را شکست ناپذیر نهاد. این شعر که تداعی به یاد ماندنی از شجاعت و استواری هنلی است، نماد مقاومت و تسلط بر خویش است که اغلب در مواقعی که اجبارهای شدیدی وجود دارد، قدرت درونی انسان را به یادش می‌آورد، می‌گویند نلسون ماندلا نیز این شعر را بسیار دوست می‌داشت و هنگامی که در جزیره روبن زندانی بود، این شعر را برای سایر زندانیانی می‌خواند که با پیام تسلط بر خویش، قدرت یافته بودند، همچنین در فیلم کازابلانکا کاپیتان رنو، هنگام صحبت با همفری بوگارت، دو بیت آخر شعر را برایش خواند و به قدرت او در کازابلانکا اشاره کرد...


پ. ن:همه‌ی انسان‌ها اشتباه می‌کنند.
چیزی که شخصیت ما را می‌سازد، اشتباهات ما نیست، بلکه نحوه‌ی برخوردمان با آن اشتباهات و درس گرفتن از آن‌ها، به جای توجیه‌تراشی است.

۰✍️#کالین_هوور
📕ما_تمامش_میکنیم
دیدگاه ها (۴۷)

😹😹😹

میگه من از نخریدنام گذاشتم آدما شیفته شدن 🤣

اگر زمان منتظر ما می‌ایستاد تا ما به بلوغ برسیم، قطعا زندگی با نقص‌های کمتری را تجربه می‌کردیم. نمی‌دانم زندگی بدون واژه‌ی «افسوس» چه شکلی خواهد بود! شیرین‌تر است یا مزه‌ی یکنواختی دارد!؟

آن‌کس که درکم می‌کند مرا می‌آفریند.

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط