چون صبح ازل ز عشق دم زد
عشق آتش شوق در قلم زد

از لوح عدم قلم سرافراشت
صد نقش بدیع پیکر انگاشت

هستند افلاک زاده عشق
ارکان به زمین فتاده عشق

بی عشق نشان ز نیک و بد نیست
چیزی که ز عشق نیست خود نیست

هر چند که عشق دردناک است
آسایش سینه‌های پاک است

#عبدالرحمن_جامی

از عشق کسی که بی‌نصیب است
در انجمن جهان غریب است

#عبدالرحمن_جامی
دیدگاه ها (۰)

از عشق کسی که بی‌نصیب استدر انجمن جهان غریب است#عبدالرحمن_جا...

دل فارغ ز درد عشق دل نیستتن بی درد دل جز اب و گل نیست#عبدالر...

ما چو دادیم دل و دیده به طوفال بلاگو بیا سیل غم و خانه ز بنی...

گر گلوگیر نمی شد غم نان مردم راهمه ی روی زمین یک لب خندان می...

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط