طوفان شهاب سیلاب قصه ها

طوفان، شهـــاب، سیـــلاب قــصه ها

این ها همه در پشت پلک های بارانی من است

شور دلم دوباره مهیای آمدن یـــار شد

این دغدغه ندیدن تو، درد متعالی من است

بی شــک نــگاه های بیمار و در حیـــا

این بار حکم یوسف کنعانی من است...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۲)

جز تو یاری نگرفتیمو نخواهیم گرفتبر همان عهد که بودیمبر آنیم ...

‌ ‌تــــو واســٰـــم با بقیه فرق داری!تنها کسی که از حرف زدن...

آمد خبر از آمدن یــــــــــــار ملک خویاُفــــــــــتاد هزار...

بوی زلف یار آمد یارم اینک می‌رسدجان همی آساید و دلدارم اینک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط