عاشقانه های شبنم
کمی از نیمه شب گذشته بود،
خودم را به خواب زدم،
چشمهایم را بستم ..
اما نه خواب به سراغم میآمد
نه چشمهایم به دنبالش میرفت ..
تنها ،
خیال تو بود و
خیال تو بود و
خیال تو ..
که تا صبح
در سیاهیِ پشت پلکهایم
مرا تبدیل به دلتنگترین
آدم امشب میکرد ...
خودم را به خواب زدم،
چشمهایم را بستم ..
اما نه خواب به سراغم میآمد
نه چشمهایم به دنبالش میرفت ..
تنها ،
خیال تو بود و
خیال تو بود و
خیال تو ..
که تا صبح
در سیاهیِ پشت پلکهایم
مرا تبدیل به دلتنگترین
آدم امشب میکرد ...
- ۴.۳k
- ۰۴ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط