در کوچههای خاکگرفتهی عراق، زنی هست با نانی بر دوش و نوری در دل.
نه بر پردهی سینماست، نه بر قابِ ماهواره، اما قامتش چون سرو، استوار ایستاده است.
زنی از تبار غیرت و ایمان...
به او گفتند: «یک میلیون دلار! فقط بردار حجابت را...»
خندید و گفت:
نه پول، نه شهرت، نه مقام، هیچکدام نمیارزند به تارِ موی حجبم.
از بلندترین شبکههای ماهوارهای دنیا برایش دعوت آمد، گفتند: فقط کمی از حجابت را کنار بزن، دنیا را به پایت میریزیم...
و او باز با صدای آرام و دلنشینش گفت:
ترجیح میدهم نان بپزم و با شرافت بخورم، تا زرق و برق بیارزش دنیا را با بهای ایمانم بخرم.
زیباییاش میتوانست دنیایی را خیره کند، اما او نگاهها را به حیا آموخت.
او برای نانش زحمت میکشد، اما برای ایمانش از جان مایه میگذارد.
در زمانهای که قیمتها بالا رفته و ارزشها پایین آمده،
او ایستاده، محکم و باوقار،
چون فانوسی در دل شبهای تار...
درود بر تو ای بانوی پاکدامن عراقی، که زنانگی را در حجابت معنا کردی و ثروت را در کرامتت.
#بانوی_ایمان
#زن_نجیب_عراقی
#حجاب_افتخار_من
#نان_حلال
#نه_به_ذلت
#زیبایی_با_حیا
#حجاب_میراث_زینب
#افتخار_زن_مسلمان
#عزت_در_ایمان_است
نه بر پردهی سینماست، نه بر قابِ ماهواره، اما قامتش چون سرو، استوار ایستاده است.
زنی از تبار غیرت و ایمان...
به او گفتند: «یک میلیون دلار! فقط بردار حجابت را...»
خندید و گفت:
نه پول، نه شهرت، نه مقام، هیچکدام نمیارزند به تارِ موی حجبم.
از بلندترین شبکههای ماهوارهای دنیا برایش دعوت آمد، گفتند: فقط کمی از حجابت را کنار بزن، دنیا را به پایت میریزیم...
و او باز با صدای آرام و دلنشینش گفت:
ترجیح میدهم نان بپزم و با شرافت بخورم، تا زرق و برق بیارزش دنیا را با بهای ایمانم بخرم.
زیباییاش میتوانست دنیایی را خیره کند، اما او نگاهها را به حیا آموخت.
او برای نانش زحمت میکشد، اما برای ایمانش از جان مایه میگذارد.
در زمانهای که قیمتها بالا رفته و ارزشها پایین آمده،
او ایستاده، محکم و باوقار،
چون فانوسی در دل شبهای تار...
درود بر تو ای بانوی پاکدامن عراقی، که زنانگی را در حجابت معنا کردی و ثروت را در کرامتت.
#بانوی_ایمان
#زن_نجیب_عراقی
#حجاب_افتخار_من
#نان_حلال
#نه_به_ذلت
#زیبایی_با_حیا
#حجاب_میراث_زینب
#افتخار_زن_مسلمان
#عزت_در_ایمان_است
- ۴.۷k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط