از تو چه پنهان عاشقت بودم
از تو چه پنهان عاشقت بودم
خاموشی لب هام یادت هست
تو عصر فروردین بی برگشت
با نامه ای که پشت در اومد
بعد از غروب کربلای هشت
از تو چه پنهون عاشقت بودم
از دل نه از سلول سلولم
با تو جهانم تازه تر می شد.....
شعر زیبای عبدالجبار کاکایی شاعر نامدار ایلامی برای رفیق عاشقش که به عشقش نرسید و شهید شد 😭
خاموشی لب هام یادت هست
تو عصر فروردین بی برگشت
با نامه ای که پشت در اومد
بعد از غروب کربلای هشت
از تو چه پنهون عاشقت بودم
از دل نه از سلول سلولم
با تو جهانم تازه تر می شد.....
شعر زیبای عبدالجبار کاکایی شاعر نامدار ایلامی برای رفیق عاشقش که به عشقش نرسید و شهید شد 😭
- ۷۷۸
- ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط