آدم در نهایت تنهاست و باید بتواند با تنهایاش کنار

آدمۍ در نهـایت ،تنهـاست و باید بتـواند با تنهایۍاش کنـار بیاید .
که اگـر اینکار را نکنـد ،باید مدامـ شکڶ روح و جسمش را عوض کنـد ;
از خودش بیـرون بیاید و چه بلد یا نابلـد ،با سازهـای کوڪ و ناکوڪ دیگـران برقصـد .
کسانۍ همـ که موقت تو را از تنهـایۍ در مۍآورند ،در واقع مۍخواهنـد خودشان را از تنهـایۍ در بیـاورند...!
لعنت برتوای دنیاباکدوم‌ سازت بد رقصیدیم که اینجور ناجور میزنی...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

یکـبار است زندگانۍ، یکــبار... همـان یڪ بار که نسیمِـ صبـح ر...

در زندگۍ زخمـ هایۍ هست که مثڶ خوره روح را آهسته در انـزوا می...

طۍ شود ایݩ روزگاران هـر که آیـد میـرود ای خوش آن یادی که با ...

هرمهرکه کردیم به این خلق جفاشدتنبیه سکوتی که گزیدیم صداشدعمر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط