چشم در چشمت نشستم، حیرتم از هوش رفت
چشم وا کردم به چشم اندازی از این بازتر
از شب جادو عبورم دادی و، دیدم نبود
جادویی از سِحر چشمان تو پُر اعجازتر
آن که چشمان مرا تَر کرد، اندوهِ تو بود
گرچه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر🦋🦋


عصرت بخیرونیکی محبوبم💐🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

دلم یک شاملو میخواهدکه بنشیند و ستایش کند،نگاه های منتظرم را...

هر آدمی شاید در عمرش فقط یک بار می تواند کسی را به تمامی دوس...

در من جان ِ دوّمی ست کهبعد از مرگ ،،نبض ِ شعرهایم برای تومیز...

در قلبمی اما کنارم نه!!•. 🌘 ☆ .•تـو پنهان ترین دلتنگی منـی.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط