ای بسا زور آفرین مرد دلیر

ای بسا زور آفرین مردِ دلیر
مانده در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته می‌شود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا می‌کند
خلق و خوی گرگ پیدا می‌کند
هرکه از گرگش خورد دایم شکست
گرچه انسان می‌نماید، گرگ هست
در جوانی جان گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری ،گرکه باشی همچو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر.....
دیدگاه ها (۶)

جفت شیش..🎲دو هنرمند‌و دوستاره‌تکرار‌نشدنی‌در‌سبک‌‌خود ک باعث...

هرگز!هرگزبرای عاشق شدن منتظربارون نم‌نم‌ و بابونه نباش...گاه...

اختلاف یعنیدختری چوب کبریت های نفروخته اش رامی خورد.....مردی...

داریوش صدای بی تکرار...

گفت دانایی که: گرگی خیره سرهست پنهان در نهاد هر بشرلاجرم جار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط