مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

اسلاید اول

اسلاید اول:
آپدیت توییتر اکانت اکسپشن:

پنج روز مونده، گُل ⬅️  لینک استیشن هد
اسلاید دوم و سوم:
📌ورژن نیچر موزیک wherever u r با همکاری V دز اسپاتیفای منتشر شده

موزیک هایی که با nature همکاری میکنن در واقع از حفاظت از طبیعت حمایت میکنن، حداقل ۵۰ درصد از حق امتیاز پلی لیست 'FEAT NATURE' و ۷۰ درصد هم از حق امتیاز ' ترک های اکوسیستم ' به earthpercent یک موسسه خیریه ثبت شده در انگلستان و ولز و یک بنیاد غیرانتفاعی در ایالات متحده که بودجه ها رو برای ابتکارات زیست محیطی با تأثیر بالا و طوری که حقوق کسی پایمال نشه بازتوزیع میکنه تعلق میگیره و بودن اسم تهیونگ به عنوان یکی از آرتیست های این موزیک در این سازمان ها باعث افتخاره
اسلاید چهارم و پنجم:
#7FN_Excp 240423🔜

روی ویدیو: راز های گذشتت میتونه آیندت بشه؟ 5NE13Y
اسلاید ششم و هفتم:
📌وقتی 5 و 13 رو به حروف برمیگردونیم حروف e و m به دست میاد و کلمه ی enemy کامل میشه که یعنی " دشمن "
اسلاید هشتم و نهم:
«نتیزن های اپلیکیشن کره ای forum که اغلبشون مرد هستن»

🧑🏻 : چند هفته پیش سوار ماشین بودم و تو خیابون پشت چراغ راهنمایی و رانندگی منتظر بودم و از اونجایی که دقیقاً کنارم موتورسیکلت های SDT (نیروهای ویژه) باحال و خفن به نظر میرسیدن، نیم نگاهی بهشون انداختم و وی رو دیدم که یونیفرم رزمی مشکیش رو پوشیده و یک اسلحه ی گرم هم تو دستش داره و نگاهش خیلی تند و سرد بود طوری که تقریبا شلوارم رو خیس کردم...... (یک اسلنگ به کار برده که یعنی انقدری که تهیونگ جذاب و ددی بوده که زبونش بند اومده) انقدر سورپرایز شده بودم و زیر نگاهش هول کردم که حتی نتونستم گوشیم رو بردارم و عکس بگیرم، الان که بهش فکر میکنم چقدر شرم آور بودم

👤 : واقعا میگی؟

🧑🏻 : اولش حدود ۱۰ ثانیه یکی از سربازا ترسناک به من نگاه کرد، من اینجوری بودم که "یا خدا این دیگه چیه چرا اینجوری نگاهم میکنه" و همینجوری به همدیگه زل زدیم، وقتی که یکم بیشتر بهش خیره شدم، متوجه شدم که وی عه، هههه دقیقا همون یونیفرم مشکی که تو عکسه رو پوشیده بود و اسلحه داشت و سوار موتور بود
اسلاید دهم:
موتور هایی که گفته این شکلین
دیدگاه ها (۰)

اسلاید اول:‌‌‌‌‌‌‌‌‌↲‌‌‌‌‌‌‌ آیا آرمی از ساخت میم از این عکس...

عاخ چقد دامنت قشنگه😂💃

عوهی

ن به ذهن منخرف😂✊

☆ عشق روانی من (۴) ☆☆ از زبان هیروکو ☆با چشمای پر اشک به سقف...

دختر سایهPart=17رفتیم به سمت کافه نشستیم کنار چان و هر کس سف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط