به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی
می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی
می رسد روزی که تنها در کنار قبر من
شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی🪷🪷🪷🪷🥹🪷🪷🪷🪷
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی
می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی
می رسد روزی که تنها در کنار قبر من
شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی🪷🪷🪷🪷🥹🪷🪷🪷🪷
- ۱.۵k
- ۱۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط