سفر...👌❤🍀

#دلم می خواهد گاهی با خیالم #سفر کنم ؛

دستهایم را به #دستهایش بسپارم و از

هر فکرِ دیگری رها شوم...

با خیالم در دلِ #سرسبزترین نقاطِ جهآن

#پرسه بزنم و هیچ خسته ی راه نباشم ...
خیالِ خوشم،
#آرامشی عمیق به لحظه هایم بپاشد،

مثلاً نگاهم را به #کلبه ای در جنگلی سبز و خالی از #هیاهو ؛
پیوند دهد ...
من باشم و #سکوتِ جنگل و #عشق و امنیت ...
و گاهی رو به #قابِ دریا ، رو به #عظمتِ کوهستان؛
مرا با #اشتیاق هایم رو به رو کند ...

کاش همه چیز را می شد #سپرد دستِ

این خیالِ #معرکه ی دل خوش کُنَک ؛

قطعاً بهتر می دانست کجاها را باید

گشت و از چه #لحظه ها و مکانهایی صرفِ نظر کرد ...
آن وقت من می ماندم با #دفتر و

خودکاری برای نوشتن و #دوربینی برای ثبتِ آن همه بی #کرانگی ...

گاهی #دوست دارم تمامِ ذهنم دور و خالی باشد
از همه ی #جهآن
و به جای آن پُر باشم از #خیالی

دلچسب و #عمیق ؛ فراسوی هر آن چه که نامش #زندگی است...📷📸
#عشقولوژی
دیدگاه ها (۸)

بغلت...👌❤🍀

دلم تنگ است...👌❤🍀

غم...👌❤🍀

نوار کاست...👌❤🍀

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

پارت 1

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط