من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم؛
دیدگاه ها (۰)

دوست داشتنتاندازه نداردپایان نداردگویی بایستی بر ساحل دریامو...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط