داری نگاش می کنی از پشت

داری نگاش می کنی از پشت
هیچ اکسل عملی نشون نمی دیدی همه فک می کنن سنگ دلی
اما خودت می دونی که اون موقع با اینکه ریکشنی نشون ندادی
ولی صدای شکستن می شنیدی
ی دردی حس می کردی
که فقط خودت می فهمیدی
صدای که میاد اول کمه به مرور اینقدر زیاد میشه که هرکسی که میاد نزدیک صداش میشنوه
واسه همین از همه دور میشی
تا کسی نشنوه صدای که از ی نویز کوچیک
به طوفانی بزرگ تبدیل میشه

صدای شکستن وجودت جوری زیاد میشه که هر روز یه تیکه از وجودت کنده میشه
دیدگاه ها (۱)

اون خدای که اشک های منو دید ولی تورو بخشید دیگه خدای من نیست

نمی دونم عدالت کجاست نمی دونم که زندگی ما چطور اینجوری شد ما...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

𝂬 ‌ ‌ ‌ 𝖸𝗈𝗎 𝗆𝖺𝖽𝖾 𝗆𝖾 𝗁𝖺𝗉𝗉𝗒 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝗕𝗎𝗍 𝗐𝗁𝖺𝗍 𝗇𝗈𝗐 ?‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط