چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی

بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی

منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی

اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی

هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردی

کلید گنج غزلهای کریمی توئی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی...🌸🍂❤

صفاکردی🦋

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرسآن چنان سوختم از آتش هجرا...

گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکنددر خیال خام خود هی نغ...

پنجشنبه اسـت و یاد درگذشتگاناللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ ...

عشق جانم... تو همه چیز منی دلیل همه خنده هام؛ دلیل همه شیرین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط