خوشه ای از بدنت را بتکان نوش کنم

خوشه ای از بدنت را بتکان نوش کنم
با لب سرخ تو صد قافله مدهوش کنم
🌷✨🌷
چه دل انگیز شود صبح وصال من و تو
دو جهان غرق خرامیدن و فرنوش کنم
🌷✨🌷
من اگر، با تو اگر، دست به دور کمرت
هر چه غیر از تو به ولله فراموش کنم
🌷✨🌷
بچکان تیر و بزن پلک و بکش آهو را
که دو چندان هوس سینه و آغوش کنم
🌷✨🌷
ماه بانوی عسل چشم و لب انگورِ بلا
می شود آتش این وسوسه خاموش کنمم؟

‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌🦋💞🦋🧿🌈

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۴)

در سرم باش و بیا یکسره سرسام بدهقدری از باده ی ته مانده در آ...

رویای چشم نازش،بازآمده کنارم تصویر روی ماهش،بر دیده ام گذارم...

با همین حال بدم حال تو را میفهممسخت آزرده ام و حال تو را میف...

‍ ‍ باز امشب عشق تو آتش به جانم می زندشعله ای بر هستی و روح ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط