استوری عاشقانه مرداب

من همونم که یه روز

می خواستم دريا بشم

می خواستم بزرگترين

دريای دنيا بشم

آرزو داشتم برم

تا به دريا برسم



#گوگوش.

تو مثل رودخانه‌ای ترکم کردی
برای همین است
گاهی ماهی‌های مرده در خود پیدا می‌کنم

بازگشتن‌ات،
جوانی اَست
بازنمی‌گردد

تو از انتهای این خیابان بیرون رفتی
و آن انتها هنوز
بر سینه‌ی جهان سوراخ است

چرا نمی‌تواند برف؟

چرا نمی‌تواند برف
بر گذشته ببارد؟
چرا نمی‌تواند برف
این خیابان را ورق بزند؟

چرا
چطور
چگونه سفر کنم
تو مرده‌ای
و فاصله‌ات از تمام شهرها یکی‌ست

ماهی‌ها به سطح آب آمده‌اند
عید به سطح آب آمده است
عمق به سطح آب آمده است
و تنهایی‌ام
در آب حل نمی‌شود

تو مرده‌ای
و مرگت کوهی‌ست
که هر چه بر آن خاک می‌ریزم
بزرگتر می‌شود
دیدگاه ها (۰)

اینجوری عاشقانه تویی شهری که نیستی

استوری عاشقانه مستی

استوری عاشقانه دنیا

استوری عاشقانه نگاه میکنم

#تکپارتی#درخواستیوقتی بعد از چند روز بر میگرده خونه ومیبینه ...

رمان j_k

#رویای #جوانی#پارت_۸خیلی خوشحال بودم که یکی دیگه تو گروهمون ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط