عاشقانه های شبنم

روزگاری هست، دل با حال زار افتاده است
خسته از غم در سراب انتظار افتاده است
او که روزی شاد و سر خوش می سرود، از عاشقی
با چنین حال خرابی از قرار افتاده است
سرد و بی جان روی خاک بد سرشت سرنوشت
مثل اشک از چشم تنگ روزگار‌ افتاده است
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

گوشیت رو خاموش کردی و کنارت روی زمین های سرد قرار دادی .. چش...

حمزه فلاح

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط