جلو خودم را نگاه کردم

🌱🍒جلو خودم را نگاه کردم
در جمعیت تو را دیدم
میان گندم‌ها تو را دیدم
زیر درختی تو را دیدم...

در انتهای همه‌ی سفرهایم
در عمق همه‌ی عذاب‌هایم
در خمِ همه‌ی خنده‌ها
سر بر کرده از آب و از آتش،

تابستان و زمستان تو را دیدم
در خانه‌ام تو را دیدم
در آغوش خود تو را دیدم
در رؤیاهای خود تو را دیدم

«دیگر ترکت نخواهم کرد...»🌱🍒

#پل_الوار
دیدگاه ها (۰)

🍒🌱با دل گفتم : چگـونه‌ای؟ داد جـــواب :من  بر ســــر آتـش و ...

🌱🍒من اینجا یک فنجان نیم خورده دارمیک صندلی کنار بی حوصله گی ...

عمرتون صد شب یلدادلتون قدر یه دنیاتوی این شب های سرمایادتون ...

🌱🍒در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده امکوچه اما انتهایش بی ...

مکاشفه:روزی میرسد که فقط دوساعت آب باشه نزدیک خواهیم دیددیدم...

مکاشفه:دیدم مردی با عبا و کلاه کیپا(کلاه یهودیان) مرا ندا دا...

⁴⁵یک ساعت بعدخیلی ترافیک بود رسیدم فرودگاه کوک: خانم👩🏼‍✈️: ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط