چشمی که دائم

‍ چشمی که دائم
عيب‌ های ديگران را ببيند،
آن عيب را به ذهن منتقل می کند.
و ذهنی که دائما
با عيب‌ های ديگران درگير است،
آرامش ندارد،
درونش متلاطم و آشفته است.
در عوض چشمی که ياد گرفته است
هميشه زيبايی ها را ببيند،
اول از همه خودش آرامش پيدا می کند.
چون چشم زيبابين عيب‌ های ديگران را نمی بيند و دنيای درونش دنيای قشنگی‌ هاست...

گرت عیب جویی بود در سرشت
نبینی ز طاووس جز پای زشت
‎‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎
دیدگاه ها (۱۶)

صبح،اتفاق قشنگیستبیخودی نیستکه گنجشک هاشلوغش می کنند...درود ...

زنم سیاسی بودو دست های ظریفش به جای دستانمهمیشه ملتمس میله ه...

(فرضیه) اراده واقعی بوسانکوئهواضع این فرضیه برنارد بوسانکوئه...

اراستیانیسماولین واضع این عقیده مارسل دوپادو تئولوژیست ایتال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط