🎂_ترجمه لایو جیمین در ویورس.

🐣 آره، یه جورایی همینطوری شد
مرخص شدم، بعدش سریع رفتم سر ضبط، بعدم رفتم آمریکا.
نمیدونم بگم زود با شرایط وفق پیدا کردم یا چی،
ولی حس می‌کنم انگار اون دو سال از زندگیم قیچی شده، و گذشته‌م و الانم یهویی به هم چسبیدن
🐣 این روزا زیاد می‌دَوَم.
خیلیام دارن می‌دَوَن، واقعا باحاله.هم مرد، هم زن، جوون و مسن، همه‌جور آدمی می‌بینم. وقتی می‌بینمشون، با خودم می‌گم باید بیشتر و عمیق‌تر زندگی کنم
🐣 آهنگه؟ خوبه، من که خوشم اومده — حداقل خودم دوستش دارم
🐣 خواب؟ آآآره این روزا خیلی دیر می‌خوابم… مثلاً ساعت ۹ صبح می‌خوابم، بعد حدود ۳–۴ ساعت بعد بیدار می‌شم
🐣 «چجوری وزن کم کنم؟» وزن کم نکن.
🐣 «داری تمرین رقص می‌کنی؟» باید بکنم دیگه، نه؟ البته بلدم و می‌تونم خیلی خوب انجامش بدم، ولی یه کوچولو... یه کوچولو می‌ترسم
🐣 چرا کلاه گذاشتم؟ چون نتونستم موهامو بشورم! می‌خواستم بشورم ولی گفتم قبل اینکه دیرتر بشه، بیام لایو. الان برم بشورم؟
🐣 مرسی که تولدمو تبریک گفتین
🐣 نه، این عینک اصلاً شیشه نداره
🐣 من عاشق دویدن زیر بارونم
ولی شما این کارو نکنینا! خطرناکه، سرما می‌خورین
🐣 می‌خواین تو لایو ورزش کنم؟ راستش تو آمریکا خیلی سخت ورزش می‌کردم، بعد که برگشتم کره هم یه مدت ادامه دادم، ولی چون این دفعه رفتم مراسم دیور، داشتم وزن کم می‌کردم و بیشتر می‌دویدم، واسه همین زیاد تمرین بدنی نکردم
🐣 «موهاتو جلوی دوربین بشور!» باحال میشه ولی نههه، واقعاً نمی‌خوام نشون بدم
🐣 نمی‌خوام حموممو نشونتون بدم دیگه، خنده‌داره
🐣 امروز جز ضبط، کار خاصی نکردم راستش
🐣 سوجو... دوستش دارم ولی این روزا زیاد نمی‌تونم بخورم
🐣 «اینا روزا چی می‌خوری یا می‌نوشی که دوست داری؟» هم از این خوشم میاد، هم از اون — چیز خاصی نه
🐣 «به رنگ صورتی یا آبی برای موهات فکر کردی؟» هممم... بهش فکر می‌کنم
🐣 «چه حسی داری که سی ساله شدی؟»
🐣 معمولی‌ام... فقط نمی‌خوام پیر بشم. همین دیگه.