#انرژی_مثبت😍

📘#تلنگری_با_داستان

پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب ؛
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان این یکی، شیرین تره ...!

مادر، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود...؟

"هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف، فرصتی برای توضیح داشته باشد" ...



💞 📜
دیدگاه ها (۲۴۰)

با جهان کنار بیا.با این بخش مهم از واقعیت جهان که هیچ چیز و ...

از روی تمامِغصه‌هادلتنگی‌هاناراحتی‌هاو کدورت‌هایتبپر…سال جدی...

اصلا همه مزه بهار به روزهای قبل اومدنشهبه بوی خوبشبه آفتابش ...

به‌ِوُسعَت‌ِقَلب‌ِکوچکم #دوستَـــت‌_دارمشایَدکم‌باشدامٌا «قَ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط