اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم

اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم

دلم برای خودم تنگ می شود آری:
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را
اشاره ای کنم, انگار کوه کن بودم

من آن زلال پرستم در آب گند زمان
که فکر صافی آبی چنین لجن بودم

غریب بودم, گشتم غریب تر امّا:
دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم


#محمدعلی_بهمنی
🎙#سارا_ساور
دیدگاه ها (۰)

‌‌#شب استو در شبِ منخوش نشینی ات زیباست...#شبت_بخیر_عشقم♥️#م...

دعا‌کن‌برای‌عاقبت‌بخیری‌منتویی‌که‌بخیر‌شد‌عاقبتت :)♥️#جان_فد...

بهر وجود سایه ی وجود تو، سایه ی من وجود یافت / خیال من در طل...

اگر قرار باشد بین دوست داشتن تو و نفس کشیدن یکی را انتخاب کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط