وانشات

╔ ᴶᴵᴺ ╝

همینجوری که داشتی دنبالش میدویدی داد زدی:میگیرمت سوکجین!
میز نهارخوری رو دور زد:-به همین خیال باش!
یکی از سیبایی که رویِ میز بود رو براش پرت کردی :حیف اینجا خونه ی خودمون نیست وگرنه همه‌ی این صندلی هارو توی سرت خُرد میکردم!
-یا خدا انقدر خشن نباش دختر !
ایندفعه جیغ کشیدی:فقط وایسا!
پرتقالی رو که براش پرت کرده بودی رو با دست گرفت :شبیه اون مامانا شدی دمپایی به دست می افتن دنبالت میگن وایسا کاریت ندارم
عصبی لباستو روی میز کوبیدی :کل لباس سفیدم پر لاک قرمز شده ، تازه با فرچه هم کشیدی روش! انتظار داری کاری باهات نداشته باشم ؟
-باور کن دستم خورد! بعد نگا با فرچه چه خوشگلش کردم؟
دمپاییتو در آوردی و به طرفش پرتاب کردی: فقط دهنتو ببند !
×هی اینجا چه خبر....
جین جاخالی داد و همین باعث برخورد دمپایی به صورت نامجون که الان در رو باز کرده بود، شد
و بعد اینجوری به جسم نقش بر زمین شده‌ی نامجون که سرشو با دستش گرفته، خیره شد و گفت: سر صاحبخونه رو ناکار کردی ا٫ت !

*ೃ 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: #Dorna💫


#GIF#Jin
╭ ∸∸∸∸∸∸∸∸∸∸
╰⌲ ⌈DORNA_ARMY ⌋📍
دیدگاه ها (۲)

وانشات

وانشات

وانشات

وانشات درخواستی از اعضا قبول میکنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط